- لهو ناک
- ماژ ناک، ماژ باره آنکه لهو لعب را دوست دارد، عیاش
معنی لهو ناک - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زهر آگین سمی، مو دار
پرلای شدن گل آلود گردیدن: حمئت البئر لای ناک شد چاه
دارای لیف: حنظل نرو ماده باشد و ماده نرم و سپید و بی لیف بودونرلیف ناک باشد
هراسناک ترسناک
ریژ ناک
ترسناک، هراس انگیز
معیوب معیوب دارای عیب
آهومند، دارای عیب و نقص، عیب دار، معیوب، آهوناک، بیمار
چیزی که بیم و هراس در انسان پدید آورد، پربیم و ترس، خطرناک
تیره (آب) گل آلود لای ناک: فی عین حمئته یعنی در چشمه خره لوشناک
مهیب، ترسناک ترسنال وحشتناک خوف انگیز. هولناکی: ترسناکی وحشتناکی خوف انگیزی
هوس دار
ترسناک، خوف انگیز
دارای هوا وهوس، چیزی که خواهش نفسانی را در انسان تحریک می کند